شهر ولایتمدار گپراش
شهر قدیمی گراش
2. وقتی عروس را میخواستند به خانهداماد ببرند خواهر بزرگترداماد آینه به دست می گیرد و رو به روی عروس آهسته آهسته راه میروند و این ترانه را میخوانند.
ای بی بی بَگُم زادَه چرا راه نَمیری؟ زِن پُسِ شاهزادَه چرا راه نَمیری؟ نظرات شما عزیزان: یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 1:16 :: نويسنده : نیلوفر 1372
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|